از نظر من با سواد کسی است که خواندن و نوشتن بلد است.
منظور از خواندن :
این است که بتوانی یک کتاب را بخوانی و مفهوم آنرا درک کنی.
منظور از نوشتن :
این است که بتوانی با دیدن یک عکس قدیمی از خودت، به نوشتن و داستانی ساده و روان بپردازی
به طوری که بیانگر تمامی احساسات، افکار و رفتار آن روز به یاد ماندنی باشد.
اگر کسی خواندن و نوشتن بلد نیست از نظر من یعنی کاملا بی سواد است. جالب است که همه ما در مقطع کلاس اول با حروف آشنا میشویم و تا کلاس پنجم یا ششم جدید یا همان پایان مقطع ابتدایی ، به املاء نویسی برای اینکه کلمات را صحیح و بدون غلط بنویسم، مشغول هستیم و همچنین به جملهبندی و جملهنویسی میپردازیم که بتوانیم کلمات را در کنار هم بگذاریم و یک جمله بسازیم و در مرحله بعد به انشاء نویسی میپردازیم
تا بتوانیم جملات را کنار هم قرار دهیم و یک متن متشکل از چندین پاراگراف را میچینیم
تا انشاء نوشته باشیم از طرف دیگر در تمام دورهی ابتدایی مشق مینویسیم که خوش خط بشویم.
یعنی اگر از من بپرسید:
هدف کلی دوره ابتدایی چیست
در یک جمله میگویم : هدف این است که خواندن و نوشتن یاد بگیریم.
اما متاسفانه کسانی را میشناسم که دکترا دارند اما نمیتوانند بخوانند و بنویسند و اینها همان بیسوادان هستند.
انگار که هدف اصلی خواندن و نوشتن را فراموش کردهاند و همه دانشآموزان و دانشجویان ما فقط تلاش میکنند
که نمره قبولی بگیرند و به مقطع بالاتر بروند، غافل از اینکه ابتدایی ترین
درسی که باید میآموختند، یعنی همان خواندن و نوشتن را فراموش کردهاند.
شاید بسیاری از شما که در حال خواندن این متن هستید، با من موافق نباشید
و تعریف دیگری از با سوادی داشته باشید، اما من همین الان از شما میخواهم
که خودتان دست به کار شوید و یک انشاء ۲ صفحهای در مورد موضوع
«با سواد کیست؟»
بنویسید و چند بار از روی آن بخوانید و سعی کنید به خودتان نمره بدهید
البته از شما میخوام که برای خودتان پارتی بازی نکنید و نمره اضافی به خودتان ندهید.
اگر که به این ۲ صفحه انشاء نمرهی قبولی دادید
یعنی احتمالا توانستهاید، دوره ابتدایی را پاس کنید
ولی اگر واقع بینانه نمره قبولی نگرفتنید، من از شما دعوت میکنم
که به کلاس اول برگردید و برای با سواد شدن خود کاری انجام بدهید.
منظورم از کلاس اول ابتدایی دقیقا همین است که شروع کنید
به نوشتن حروف و کلمات، اگر توانستید حروف و کلمات را به درستی و زیبایی، یعنی خوش خط بنویسید.
بنابراین اجازه دارید به کلاس دوم بروید و شروع به جمله نویسی کنید
و چند بار از خودتان امتحان جمله نویسی و یا جمله سازی بگیرید
اگر قبول شدید، پس میتوانید به کلاس سوم و سپس چهارم و در نهایت به کلاس پنجم و ششم بروید
و با تمام اشکال ادبیات و دستورات زبانی، آشنا شوید
و مدام انشاء نویسی را تمرین کنید
و در نهایت اگر قبول شدید به خودتان افتخار کنید
چون شما با سواد شدید، یعنی توانستهاید خواندن و نوشتن یاد بگیرید.
من هم به شما تبریک میگویم چون از نظر شخص من شما با سواد شدید
و الان میتوانید با سوادی که دارید، کاری کنید
مثل خلق یک اثر ماندگار، یا مطالعه کتابهای ارزشمند و خیلی کارهای دیگر؛ چون دیگر با سواد هستید.
تمرین جدید و نهایی برای با سواد شدن:
۱- یک آموزش خوشنویسی با خودکار را تهیه کنید و به تمرین آن بپردازید.
۲- کتاب ادبیات مقدماتی برای نویسندگی یا غلط ننویسیم را بخوانید و تمرین کنید.
۳- کتاب داستان نویسی را بخوانید و تمرین کنید.
۴- با خودتان عهد ببندید که هر روز ۵ صفحه صبحگاهی و شامگاهی بنویسید.
۵- به بسیار نویسی عادت کنید.
۶- کتابهاب داستانی و شاهکارهای ادبی جهان را مطالعه کنید.
۶ کار قبلی را با جدیت هر چه تمام تر انجام دهید.